15 اسفند 1401 - 15:28

مصداق های جنگ هیبریدی علیه جامعه ایرانی

واقعه‌ای روز ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ رخ داد. این اتفاق هنوز به عنوان یک حادثه قضاوت می‌شود امّا سوژه این حادثه تبدیل به اسم رمز شروع یک تهاجم چندوجهی علیه ایران شد.
کد خبر : 13704

پایگاه رهنما:

واقعه‌ای روز ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ رخ داد. این اتفاق هنوز به عنوان یک حادثه قضاوت می‌شود امّا سوژه این حادثه تبدیل به اسم رمز شروع یک تهاجم چندوجهی علیه ایران شد. حوادث بعدی نشان داد دست‌ها روی ماشه بود و بلوک معارض، مترصد یک فرصت بودند؛ تا جایی که از بررسی ۲۵ شهریور تا امروز، تنها به یک نتیجه خواهیم رسید، فوت مهسا تبدیل به پروژه شد تا همه عوامل دست به دست هم دهد و در جنگ ارزی، قیمت دلار به ۵۰ هزار تومان برسد. اکنون سوژه حادثه ۲۵ شهریور دیگر موضوعیت ندارد و اسم آن صرفاً کارکرد حمله را در این نبرد ترکیبی داشت.کما اینکه سال گذشته در جریان هک سیستم پمپ بنزین کل کشور (آبان ۱۴۰۰) نیز به دنبال همین موضوع بودند. هدف «غلبه بر نظام؛ بدون شلیک یک گلوله» بود. پیاده نظام این جنگ نیز ذهن‌های مسخ شده‌ای بودند که قوه تحلیل آنان زیر بمباران دروغ نابود شده است. میدان نبرد هم فضای مجازی بود که در مدت‌هاست در اشغال ارتش آمریکا قرار دارد. تقریباً تمام گسل‌ها همزمان فعال شدند. امّا نکته اینجاست: در نهایت این جمهوری اسلامی بود که توانست به عنوان نیروی قاهر عمل کند. در عین حال، یک شکست تمام عیار برای سایه نشینان این پروژه رقم خورد که از پر کردن یک خیابان عاجز ماند. تعدادی از مولفه‌های روانی-عملیاتی این حمله ترکیبی به ایران در وقایع مهر و آبان را مرور می‌کنیم:

دروغ را تکرار کن

وزیر پروپاگاندای رایش سوم معتقد بود:«دروغ را آنقدر تکرار کن تا به حقیقت بدل شود.» همین سیاست تبدیل به سیاست اصلی جریان معاند شد. یک مرکز افکارسنجی روز ۱۴ آبان در گزارشی نوشت: «بررسی عملکرد ۵ رسانه بی بی سی فارسی، ایران اینترنشنال، صدای آمریکا، رادیو فردا و منو تو و صفحات مجازی آنها نشان می‌دهد این رسانه‌ها در ۴۶ روز (۲۳ شهریور تا ۹ آبان) مجموعا ۳۸۰۰۳ دروغ را درباره حوادث اخیر ایران منتشر کرده‌اند.»

تحریم مردم برای حمایت از مردم

چرچیل پس از پیروزی متفقین در جنگ جهانی دوم به آمریکا رفت. او سال ۱۹۴۶ میلادی در وست‌منیستر آمریکا سخنرانی انجام داد که به سخنرانی «پرده آهنین» معروف شد. نخست وزیر وقت بریتانیا در این سخنرانی برای مقابله با رقیب شرقی گفت که پنج کشور انگلیسی زبان جهان یعنی آمریکا، استرالیا، نیوزلند، کانادا و انگلستان باید تحت عنوان «انجمن برادری انگلیسی‌زبانان» از نزدیک با یکدیگر همکاری اطلاعاتی-نظامی کنند. این انجمن به اتحاد امنیتی «۵ چشم» شهره شد. هدف «۵ چشم» در جنگ سرد اتحاد جماهیر شوروی و چین بود. پس از اتمام جنگ سرد، سه کشور ایران، روسیه و چین تبدیل به اهداف اصلی این اتحاد امنیتی شد. بزرگترین لشکرکشی قرن ۲۱ جهان به غرب آسیا از جمله اقدامات این اتحاد امنیتی بود. سنگین‌ترین تحریم تاریخ جهان نیز از سوی این جبهه آنگلوساکسون از سال ۱۳۸۹ (با خیانت موسوی) علیه ایران اعمال شد. «۵ چشم» به همراه اتحادیه اروپا از روز ۳۱ شهریور تاکنون برای حمایت از مردم ایران قریب به ۸۰۰ تحریم علیه ایران وضع کرده است! تحریم اعمالی در سطح افراد، نهادهای حاکمیتی، اقتصادی و حتی وسایل نقلیه بوده است. حتی هواپیما و کشتی را نیز به لطف زن زندگی آزادی تحریم کردند!

سنّی کشی / شیعه کشی

نقطه اصلی اجرای این پروژه جنوب شرق کشور بود. البته سیستان و بلوچستان از ابتدای سال شاهد سلسله وقایع ضد امنیتی بود. هفت تن از نیروهای فراجا از فروردین تا شهریور ۱۴۰۱ در این استان به شهادت رسیدند. روز ۳۱ فروردین بود که وزارت اطلاعات از دستگیری ۳ عضو سازمان جاسوسی موساد در این منطقه خبر داد. یک منبع آگاه امنیتی به خبرگزاری فارس گفت: به دنبال دستگیری عوامل ترور شهید مولوی ریگی و شهید شهرکی پروژه ترور سریالی چهره‌های شاخص شیعه و سنی ناکام ماند. یکی از شاخص ترین مصادیق دو قطبی در استان، ترورهای میدانی بود. بنا بود ترورها هدفمند باشد، اول شهید سجاد شهرکی را به عنوان روحانی شیعه ترور کردند، و بعد از آن شهید مولوی ریگی را به عنوان یکی از چهره های اهل سنت ترور کردند، اگرچه این تیم‌های ترور با هم ارتباطی نداشتند اما در یک لایه بالاتر، از اتاق فکر سرویسی دستور می‌گرفتند تا این دوقطبی شکل بگیرد و اینگونه القا شود که ترور مولوی ریگی در ازای ترور شهید شهرکی است. هرکدام از وقایع امنیتی این منطقه دانه‌ای از یک نخ تسبیح هستند که خبر از یک کلان پروژه می‌دهند. زیرا این منطقه دروازه اصلی کریدور «شمال - جنوب» است و در آینده‌ای نزدیک در شمار مهم‌ترین نقاط کشور از منظر اقتصادی خواهد شد. منافع رقبای منطقه‌ای و متخاصمین فرامنطقه‌ای در این است که شرق کشور آرام نباشد. فی‌الحال، قریب به شش ماه است که عبدالحمید در حال پرکردن این پازل است.

دخترکشی خیالی

رویه در پاییز به این صورت بود: هر دختری که فوت می‌کرد، سوژه‌ای برای روایت یک دخترکشی از سوی نظام بود. سارینا ساعدی، مائده جوانفر، ناهید مصطفی پور، نسرین قادری، نسیم صدقی، آرنیکا قائم مقامی، مرضیه دشمن زیاری، نگین عبدالملکی، سارینا اسماعیل زاده، آیتک رضایی، اسرا پناهی، پردیس جاوید، پریسا بهمنی و نیکا شاکرمی از جمله این دختران بودند.برخی دختران اصلاً وجود خارجی نداشتند! نمونه آن ندا بیات بود که برای او داستان تجاوز و قتل بی‌رحمانه بافته شد. شبکه منوتو  در خبری مدعی شده بود: «پارمیس همنوا دانش آموز ایرانشهری بدلیل پاره کردن عکسِ خمینی در کتاب درسی کشته شد.» این ادعا درحالی است که اصلاً دانش آموزی به نام پارمیس همنوا در ایرانشهر سیستان و بلوچستان وجود ندارد! در یک گام بالاتر، عکس بلاگرهای اینستاگرامی با یک کپشن به عنوان «کشته شده توسط نظام» منتشر می‌کردند؛ ماجرای هانا دوزدوزانی مصداق این موضوع است. این درحالی است که این اسم اصلا شخصی با این اسم اصلاً وجود نداشت و عکس منتشره نیز متعلق به دختری به نام هانا جعفری بود و عکس منتشره از صفحه اینستاگرامی او برداشته شد. وجه مشترک اغلب این داستان سرایی‌ها ضربه باتوم به سر و وجه تمایز نیز تعلق هر کدام از این دختران به یکی از اقوام ایرانی بود. قطار دختر کشی رسانه‌های لندنی - سعودی تقریباً یک بار دور ایران چرخید تا به خیال طراحان سایه نشین این پروژه، اقوام علیه دولت مرکزی اعلام جنگ کنند.

 

ارسال نظرات